در اپیزود هشتم پادکست کانال کودک بصورت مفصل به کتاب استثنایی دکتر بری پریزانت که درباره تعلیم و تربیت کودکان اوتیستیک است پرداخته شده. به همین مناسبت با دکتر بری یک مصاحبه احتصاصی انجام شده و دکتر بری با نهایت خوشرویی به سئوالات پاسخ میگوید.

اول کمی درباره دکتر بری پریزانت بدانیم

بری فعالیت خود را در ۱۹۶۹ در نوجوانی و هنگامی که به عنوان مشاور برای کودکان و بزرگسالان دارای معلولیت مشغول خدمت بود ، آغاز کرد و سپس برای ۵ تابستان بعدی به این کار ادامه داد.

آن تجربیات اولیه با افراد معلول در تعیین مسیر برای حرفه ای او مهم بود. به طور هم زمان، تحصیلات دانشگاهی او در SUNY در بینگامتون، در روانشناسی و SUNY در بوفالو و در اختلالات ارتباطی به ناتوانی های ارتباطی در کودکان و اوتیسم متمرکز شد. در دهه ۱۹۷۰، بری تمرکز خود را بر حمایت از معلولین و خانواده هایشان در طول دوره کارشناسی ارشد و دکترا در زمینه اختلالات ارتباطی و کودک و توسعه انسانی متمرکز کرد. از ۱۹۹۸، بری در دانشگاه براون به عنوان استاد کمکی در مرکز مطالعات توسعه انسانی فعالیت کرده است، و در حال حاضر نیز فعالیت می کند.

گروه وی تاکنون بیش از ۱۲۰ مقاله در مورد اوتیسم، اختلالات ارتباطات در کودکان و رشد کودک منتشر کرده است. او تاکنون بیش از ۷۰۰ سمینار و کارگاه آموزشی در ۴۹ ایالت آمریکا و ۲۰ کشور دیگر برگزار کرده است. بری در شش مجله علمی در هیئت تحریریه آنها مشغول به کار بوده و برای پنج سال یک ستون منظم برای فصلنامه طیف اوتیسم نوشت.

بری بیش از ۴۰ سال تجربه به عنوان یک محقق بالینی و مشاور برای کودکان و بزرگسالان با اختلال طیف اوتیسم (ASD) و ناتوانی های مربوط به رشد و خانواده های آنها را دارد. او متخصص آسیب شناس گفتار و دارای گواهی صلاحیت بالینی (CCC-SLP) انجمن شنوایی گفتار و زبان آمریکا است. بری به عنوان استاد ماندگار اختلالات ارتباطات در دانشگاه ایلینویز جنوبی و کالج امرسون در بوستون آمریکا، خدمت کرده است، جایی که در برنامه های کارشناسی ارشد و دکترا، تغییرات ویژه ای را در زمینه ناتوانی های زبانی و اوتیسم ایجاد کرد. وی همچنین به عنوان بنیانگذار و مدیر گروه اختلالات ارتباطی در بیمارستان بردلی، با استادیار روانپزشکی کودک و نوجوان در برنامه دانشگاه براون ، و استاد ارشد پسادکترا در UNC-Chapel بود.

بری در حرفه خود به رسمیت شناخته شده و افتخارات زیادی کسب کرده است. علاوه بر تالیف چندین کتاب، وی به عنوان سخنران در سازمان ملل متحد برای روز جهانی آگاهی از اوتیسم در آوریل ۲۰۱۳ دعوت شد و جایزه برای مشارکت جهانی و منطقه ای سندرم آسپرگر (www.grasp.org) ، برای کمک به بهبود کیفیت زندگی برای افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم را دریافت کرد. بری دریافت کننده جایزه بنیاد ادن دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۰۵ به دلیل غعالیت هایش در زمینه اوتیسم و بورس تحصیلی در انجمن شنوایی زبان و گفتار آمریکایی و انجمن شنوایی و گفتار زبان ماساچوست را نیز در اختیار داشت.

دکتر بری پریزانت

مصاحبه با بری پریزانت

بری، میدونم که برنامه خیلی شلوغی داری، به سختی میشه پیدات کرد و وقتی به مدیر برنامه هات ایمیل زدم و درخواست مصاحبه کردم، انتظار نداشتم به این سادگی گیرت بیارم! من خیلی خوش شانس بودم ، نه؟

فکر کنم من خیلی خوش شانس هستم(با خنده) این اولین مرتبه نیست که من با یه پادکستر مصاحبه میکنم ولی وقتی شنیدم یه پادکستر از ایران قصد داره با من صحبت کنه، بلافاصله قبول کردم و چی بهتر از این! بهم گفتی که درباره کتاب آخر من توی پادکستت داری صحبت میکنی و واقعا” هیجان زده هستم که غیر مستقیم برای افراد مبتلا به اوتیسم توی کشوری مثل ایران هم میتونم مفید باشم. من سالها پیش یه کنفرانس توی دبی داشتم و با چند تا متخصص از ایران توی اون جلسه آشنا شدم و الان هم خوشحالم که با تو هستم.

بری، من خیلی مشتاق صحبت باهات بودم و اول میخوام درباره ی کار حرفه ای و رزومه فوق العاده تو طی سال های گذشته سئوال کنم تا مخاطب هام بیشتر درباره تو بدونن. قبل از اینکه بریم سراغ اصل مطلب میشه کمی درباره ی خودت و رزومه فوق العاده ات برای ما صحبت کنی ؟ برای من جالب هست تا درباره اینکه چطور این کار رو شروع کردی و اون رو برای سال ها ادامه دادی بدونم.

بله. خب داستان من به خیلی سال پیش برمیگرده و من خیلی دوست دارم که از موضوعات قدیمی تعریف کنم چون بعضی وقت ها متخصصان جوان تر افرادی هستند که در زمینه های حمایت و درک افراد دارای ناتوانی های جسمی کار نمیکنند و کسر شانشون میشه!

من در واقع کارم رو با کار کردن در کمپ های اقامتی تابستانی بیشتر در مناطق شمال شرق آمریکا شروع کردم . اون ها کمپ های تابستانی برای کودکان  و بزرگسالان بودند که انواع مختلفی از ناتوانی ها از اوتیسم تا ناتوانی های رفتاری احساسی تا اختلالات یادگیری تا چیزی که ما امروزه از اون به عنوان ناتوانی های مغزی توصیف میکنیم وجود داشت. اون تجربه ها برای من بسیار حائز اهمیت بودن. چون من یه‌ پرستار و مراقب بودم که با مردم زندگی‌ میکردم و مسئول رفاه اون ها بودم، مسئول بودم تا مطمئن شوم اون ها اوقات خوبی رو میگذرانن و در امنیت هستن. بنابراین از همان اوایل من تجربه هایی درباره چیز هایی که خانواده ها با اون ها زندگی میکنن و هر روز تجربه میکنند داشتم.

همه ی این ها قبل از رفتن من به دانشگاه اتفاق افتادن. در واقع من مشغول به انجام اون امور برای چند سال بودم. بعد از اون به دانشکاه رفتم و به زبان و گسترش زبان علاقه داشتم. حقیقتا” من در رشته زبان آلمانی مشروط شدم و به رشته ی دیگری که در اون زمان رشته ی جدیدی بود وارد شدم. رشته ی روانشناسی زبان. این رشته به ارتباطات بین افکار یک شخص و چگونگی درک اون ها از جهان و چگونگی بروز دادن اون ها از طریق زبان و روش های دیگر ارتباط برقرار کردن میپردازه.

بنابراین من به طور همزمان مشغول  این  دو کار بودم. یکی تجربه ها یی که از کمپ تابستانی به دست میاوردم که اون رو همراه با تجربه های داوطلبانه کردم وقتی در دانشگاه بودم و دیگری مشغول به تحصیل در رشته روانشناسی زبان  که اون تجربه ها من رو به سمت زمینه های  آسیب شناسی زبان و اختلالات ارتباطی کشاند که تا ارشد و دکترا اون را ادامه دادم.

خیلی قبل تر وقتی به موضوع اوتیسم علاقه مند شدم یعنی اوایل ۱۹۷۰ تا اواخر اون. من پایان نامه ی دکترای خودم رو درباره اوتیسم نوشتم. در واقع سال ۲۰۱۸ چهلمین سالگرد کامل کردن مقاله ی دکترای من که درباره ی ویژگی های زبان کودکان اوتیسمی بود.  و من تصور پر معنی بودن زبان رو زیر سوال میبردم. اون حالت خاصی از زبان هست که به اسم اکولالیا  یا تمایل به تکرار مکالمات به طور تکراری بی منظور. و از طریق آنالیز اون ویدیو ها من تونستم شرح بدم که تمام اون برداشت ها اشتباه بودن.

اون موجب شد تا مقاله های زیادی درباره ان موضوع منتشر بشه. اما بعد از اون من مسیر زندگی خود را در دانشگاه پی گرفتم و‌ در اون سال ها در بیمارستان ها و دانشگا ه ها کار میکردم و این تا بیست سال ادامه داشت تا زمانیکه به تمرین های شخصی وابسته به دانشگاه منتهی  شد و به  ۲۵ سال کار در دانشکاه بروون کشیده شد.

و الان من به کلاس های زیادی میرم و وقت زیادی با خانواده ها میگذرونم. همین دیروز در کودکستانی مشغول به مشاوره دادن  به تعدادی از کودکان وملاقات با خانواده هایشان بودم و علاوه بر این درگیر مرحله ای جدید از ارتباط با خانواده ها بودم. امسال در چند هفته آتی  ما ۲۲مین سالگرد هفته حمایت والدین رو خواهیم داشت جایی که پول جمع میکنیم و ۶۰ خانواده رو که دارای بچه های مبتلا به اوتیسم هستن رو به کشور های زیبا میبریم تا از یکدیگر یاد بگیرند و وقت بگذرونن.

موفقیت بزرگی برای من هست تا از این والدین چیز های زیادی یاد بگیرم. بخش بزرگ دیگری از این کار که اهمیت دارد حمایت از خانواده هاست. مورد دیگه ای که باید اضافه کنم اینست که من یک موزیسین هم هستم. من در یک گروه موسیقی مینوازم و خیلی به هنر های خلاقانه و اجرایی و چگونگی تاثیری که اون بر روی افراد دارای ناتوانی  میگذاره تا کیفیت زندگیشان رو بالا ببرنن و مخصوصا چطور میتونن مهارت های زبان و ارتباط برقرار کردنشان و عزت نفسشان رو بهتر کند علاقه مند هستم. بنابراین من در حال حاضر درگیر تمام این موضاعات هستم.

بری، تو تقریبا” همه عمرت رو صرف اوتیسم و افراد اوتیستیک کردی ! چرا؟ چطور شد که درباره اوتیسم اینقدر علاقه بخرج دادی و هنوز هم با این همه شور و هیجان به کارت ادامه میدی ؟

در واقع اوتیسم موضوع مهمی هست که همیشه در ذهن من بوده . در واقع این زندگی ای هست که شما برای خودتان میسازید. اینطور نیست که فقط شما مشغول به شغلی میشوید و ماهیانه حقوقتان رو هم دریافت میکنید .چیزی که توی زندگی من از اهمیت بالایی برخوردار هست این است که این شغل زندگی‌ شخصی من رو هم به گونه های مختلفی بهتر کرده.

خیلی از دوستان صمیمی من رو خانواده هایی تشکیل میدهند که درگیر اوتیسم هستند. من توی این سالها افراد فوق العاده ای رو ملاقات کردم که از اون ها بسیار یاد گرفتم. درواقع اونقدر به کارم علاقه دارم که مرز های بین تعطیلات و کار برای من از بین رفته.

بله چه عالی. در واقع چیزیه که من آرزویش رو دارم. اگر همه ی ما بتونیم ترکیبی از علایق شخصی و عشق و کارمون را اینگونه با هم داشته باشیم، به نظرم زمانیه که بهترین اتفاقات خواهند افتاد و ما میتوانیم با لذت به زندگیمون ادامه بدیم.

من فکر میکنم جوان ها بیشتر ظرفیت انجام کار رو دارند. اجازه بدید من یک مثال کوچولو بزنم. من توی دانشگاه در یک گروهی هستم به نام “هنرمندان و علوم” و من در اون کلاس کمی هم درس میدم و باید بگم که دانش آموزان واقعا” عالی هستن. من از اونها پرسیدم که علایق شما چیه و مشغول چه کاری هستید؟ دانش اموزی گفت من در بخش شناخت علوم مغز و اعصاب هستم و یک رقاص باله. دیگری گفت من یه پیانیست و یه دانشجوی پزشکی هستم.

در حال حاضر دانشگاه ها اجازه ی این رو به همه میدهند که استعداد های مادرزادی و علایقشان رو در کنار هم دنبال کنن و درباره حمایت از افراد دارای ناتوانی، من فکر میکنم در حال حاضر  یکی از هیجان انگیز ترین کار هایی که انجام میشه و حالا خیلی بیشتر از قبل مورد استقبال قرار گرفته، استفاده از دانش اموزان اوتیسمی برای تئاتر ها است و نه به عنوان درمان بلکه برای بالابردن کیفیت زندگیشان که جنبه ی درمانی هم برای خیلی از افراد هم دارد.

دکتر بری پریزانت بدون شک فعال ترین و پر کار ترین متخصص در زمینه اوتیسم است

بسیار خب. بریم سراغ کتاب شما … من خیلی چیز ها هست که درباره کتاب میخوام بدونم و و برای شنوندگان ما که کتاب رو نخواندند میتوانید بگید که ایده ی پشت نوشتن این کتاب چه بوده؟

بله. اول برام مهم است که ابن موضوع رو بیان کنم که اون یک کتاب کلی هست و کتاب تخصصی ای نیست. ایده ی بزرگی که پشت این کتاب هست این است که با وجود اینکه افراد درگیر اوتیسم درباره ی چیزی که با اون دست و پنجه نرم میکنن برای ما گفته اند اما ما برای سال های طولانی تصور غلطی درباره اوتیسم داشتیم. ما برای سال ها به اوتیسم از دید یک کمبود یا از دید آسیب شناسی نگاه کردیم و هدف این کتاب همین هست: نگاهی متفاوت به اوتیسم. ایده ی بزرگ پشت این کتاب  درباره فهمیدن و درک کردن افرادیست که برچسبی با عنوان اوتیسم به اون ها زده شده.

حائز اهمیت هست تا نگاهی دیگر داشته باشیم به اوتیسم. چیز های دیگری که دوست دارم در این کتاب اشاره کنم این ها هستن: اول، اوتیسم یه تراژدی و داستان غم انگیز نیست. بعضی از خانواده ها از اینکه دارای فرزندان اوتیسمی هستند ابراز غم و ناراحتی میکنن. اون والدین باید صبور باشن. همچنین این تصور باید دور ریخته بشه که وقتی ما فرد اوتیسمی رو ببینیم اون ها همه علائم مثل پریدن یا تکرار کردن کلمات و یا … رو دارن، چون هدف ما عادی سازی و عادی نشان دادن این کودکان هست.

همچنین من یک فصل رو به صحبت درباره ی ویژگی های زبان و اینکه چگونه ما باید تصورات غلط  را کنار بگذاریم اختصاص دادم. تصور درست اینست که ما چیزی با عنوان رفتار اوتیسمی نداریم. ما باید دلیل یا هدف اون رفتارها رو متوجه بشیم و وقتی این اتفاق بیقتد رفتار ما تفاوت خاصی نخواهد داشت. به زبان دیگه، رفتار عادی خواهیم داشت.

من همچنین تلاش میکنم تا به موضوع اوتیسم با شدت عمل خفیف و شدید توجه کنم چون بعضی اوقات ما بعضی از عقاید و مشاهدات خود رو در قالبی معین قرار میدیم و این واقعا” یکسری از فعالیت های فرد رو محدود میکنه. همه ی ما انسان ها در بعضی چیز ها خیلی خوب عمل میکنیم و در بعضی امور ضعیف. به طور کلی بهترین راه برای بهتر فهمیدن اوتیسم گوش دادن به افراد اوتیسمی هست. به حرف های اونهان گوش داده بشه و از اون ها یاد گرفته بشه.

علاوه بر این ها، تفاوت بسیار زیادی وجود داره بین حالا و بیست سال گذشته. بیست سال پیش آگاهی خیلی کم بود اما الان اگر هزاران متخصص اوتیسم نداشته باشیم، صد ها نفر داریم که کنفرانس ارائه میدن، کتاب مینویسن و اون ها به ما  ثابت میکنن که به عنوان متخصص سال ها اشتباه میکردیم.

و بالاخره من واقعا تلاش میکنم که به این نکته اشاره کنم که اوتیسم چیزی نیست که در شخصی وجود داشته باشه. اوتیسم یک‌ تجربه ی انسانی هست که به اشتراک‌ گذاشته شده. وقتی من در کنار فردی قرار دارم که اوتیسم داره باید شیوه ای که صحبت میکنم و واکنش نشان میدم رو تغییر بدم، اگه دوست دارم اوقات خوبی با اون فرد در موقعیت های مختلف داشته باشم. همچنین از این سو یک تجربه ی انسانی به اشتراک‌ گذاشته شده که من از طریق شناختن این افراد به انسان بهتری تبدیل شدم.

بله درست هست. این کتاب مدام تکرار میکنه که اوتیسم گونه ای دیگر از انسان بودن هست و ما باید گونه ای که به اوتیسم نگاه میکنیم رو تغییر بدیم. من فکر میکنم بعضی از موضوعات کتاب خیلی غیر منتظره و برای اولین مرتبه هست که مطرح میشه و دوست دارم درباره ی اولین واکنش ها بعد از انتشار کتاب بدونم.

بعضی از بازخوردها واقعا” غیر منتظره بودن. بعضی دیگه هم موضوعات مطرح شده در کتاب رو نوعی سونامی و انقلاب در نوع نگرش به اوتیسم دونستن. خب اولین واکنش ها اگر کسی مشتاق هست که جزییات واکنش ها رو ببینه میتونه در وبسایت آمازون اونها رو مشاهده کنه.  بسیار خرسندم از وسعت و شدت علاقه و پاسخ مثبت مردم بخصوص پدر و مادرانی که تازه متوجه اوتیسم در کودکان خود شده اند. پدر و مادران یزرگسالانی که مبتلا به اوتیسم هستند برام نوشته بودن: “خدای من! این کتاب بسیار منسجم و یکپارچه  هست. ممنون بخاطر اینکه شما راه جدیدی رو به ما نشان دادید. من معتقدم اکنون روشی که با فرزندم رفتار میکردم یا واکنش نشان میدادم تغییر کرده “

محققان، بعضی از محققان برجسته ی حوزه ی اوتیسم، دکتر گرلدین  داوسن،کسی که رئیس گروه بخش علوم مربوط به مغز و اوتیسم دانشگاه دوک هست یک نمونه ای از افرادی هست که کتاب من رو پسندیده. اون همچنین رئیس مجمع بین المللی تحقیقات اوتیسم هست. بنابراین خیلی از افراد دانشگاهی از کتاب من خوششان اومده و چیزی که برای من علاوه بر ارتباط برقرار کردن والدین با این کتاب اهمیت داره، ارتباط برقرار کردن افراد اوتیسمی با این کتاب است. خیلی افراد مبتلا به اوتیسم برای من پیام هایی گذاشته بودن و از من برای گفتن چیز هایی که اون ها در زندگی تجربه میکنند تشکر کردن.

بله میتونم تصور کنم که چقدر لذتبخش می تونه باشه. خیلی چیزها درباره ی کتاب وجود داره که من دوست دارم اما این خیلی امر ارزشمندی هست که به بررسی تفاوت ها پرداختید و در واقع داستان های مختلفی از کارتان در طی این سال ها در کار با کودکان و خانواده های مختلف وجود داره. “احترام “یک موضوع مشترک در تمام این ها هست و به نظر من این خیلی مهم هست.

نکته ی دیگه ای که دوست دارم به اون اشاره کنم این هست که چه به عنوان یک روانشناس یا متخصص یا پدر و مادر، همه ی کارهایی که ما انجام داده ایم با نیت خوبی بوده. دلیل اینکه والدینی نمیخوان فرزندانشون درگیر رفتار هایی شوند که متفاوت به نظر میان یا در جامعه توجه جلب می کنن  یا موجب تحقیر کودکشان میشه و کاملا” قابل درک هست. در نتیجه ما چگونه با کودک ارتباط برقرار کنیم، وقتی مدام در حال اصلاح کردن و هشدار دادن به کودک خود هستیم.

اضافه بر این، امروزه توجه زیادی به تاثیر رفتار های ما بر روی کودک و در نهایت بر روی عزت نفس و خود فرد بزرگسال میشه. اونها چه احساسی درباره خودشون پیدا میکنن؟ فرض کنید چطور میتونید حس خوبی درباره ی خودتان داشته باشید وقتی همه ی افراد سعی در تغییر دادن شما داشته باشن؟

دقیقا”. من دوست دارم درباره شیوه ی رفتارکردن بیشتر صحبت کنم. خب خیلی از شنوندگان ما فرزندانی دارن که در مدرسه ی ابتدایی هستن و ما کودکانی داریم که از جهات مختلف با یکدیگر تفاوت دارن. اما ممکن هست کسانی باشن که فرزندان اوتیسمی داشته و به دنبال اطلاعاتی درباره نحوه ی صحیح برخورد به خصوص اینکه کودکانشان سال های ابتدایی مدرسه رو میگذرانن باشن. اون هم در شرایط سنتی یک مدرسه.

بله مخصوصا” در اوتیسم. اما این با کودکان دیگه با ناتوانی های دیگه هم رخ داده. بیایید لیستی از رفتار های خوش آیندی که کودک بروز میده رو درست کنیم و بیایید لیستی از رفتار های ناخوش آیند درست کنیم و از شر اون ها خلاص بشیم و همیچنین نگاهی کنیم به رفتار هایی که توجه جلب میکنه که ممکن هست برای دیگران خطرناک باشه یا برای خود کودک خطرناک باشه و اون ها رو به شخصی برهم زننده در جامعه تبدیل کنه یا موجب پریشانی دیگران بشه. ما باید عمیق تر به این موضوعات نگاه کنیم و ببینیم علت انجام این اعمال از سوی کودک چیست؟ چرا کودک برای مدتی که ما انتظار داریم در کلاس بشینه، نمی نشینه و توجه به معلم نمیکنه؟

آیا این بخاطر چیزی هست که اون کودک در وجودش داره یعنی حرف ناشنو یا … یا بخاطر سیستم اعصابش قادر به نشستن در کلاس در اون مدت زمان نیست.

پس شاید اون کودک به زمان استراحت بیشتری نیاز داره. یا نیاز داره به شیوه ی دیگری برای اینکه بهش آموزش داده بشه. شاید نیاز به کمک بیشتری در کار های تجربی داره. پس خیلی از تغییراتی که رخ داده بابت تلاشمون هست و همیشه آسان نیست. اما ما سعی می کنیم تا از طریق نگاه از دید کودک متوجه شویم که  چرا درگیر یکسری از رفتار ها میشه که ما به عنوان والدین یا متخصصان ممکن هست چالش برانگیز یا ناخوش آیند بدونیم.

دکتر بری پریزانت در کمیته بهداشت سازمان ملل

یکی دیگه از چیز هایی که توی در کتاب اشاره کردی، این بود که نگاه و رفتاری که دیگران با افراد اوتیسمی دارن، تاثیر های متفاوت و جدی روی زندگی اون ها میگذاره. درباره ی این برام بگید که چرا این نظر رو داری و چگونه تاثیراتی روی اون ها میگذاره؟

خب اگه بخواهیم به طور ویژه نگاه کنیم من بارها به روانشناسان و معلمانی برخوردم که در واکنش به همکاری نکردن یک کودک معتقدند که کودک فقط میخواد فرار کنه یا از حرف پیروی نکنه و حرف من همونطور که گفتم این هست که اگه بخواهیم از این دید به این موضوع نگاه کنیم، پس چه راه حلی برای رفع این عدم حرف شنوی دارید؟ اینکه حرف شنوا باشه؟

همانطور که گفتم تقریبا ۸ تا ۱۰ دلیل وجود داره برای حرف ناشنوی یک شخص و یکی از دلایل ممکنه این باشه که اون شخص متوجه نمیشه که شما درباره چه چیزی صحبت میکنید یا ممکن هست اون ها تجربه های ناخوشایندی در گذشته از انجام اون کار داشته باشن و انجام اون کار برایشون استرس آور هست. ممکن هست شاید اون ها علاقه ای به انجام اون کار نداشته باشن.

من فکر میکنم خیلی اوقات ما وقتی به کودکان اوتیسمی و رفتار های اون ها نگاه میکنیم، مشکلات رو از سر خودسری یا تنبلی یا … میبینیم. واقعا” ایراد کار ما کجاست؟ آیا میتونیم به گونه ای دیگه به اون ها آموزش بدیم؟ آیا حتی میتونیم از زبان به گونه ی متفاوتی استفاده کنیم؟ بله میتونیم. میتونیم از زبان ساده استفاده کنیم. اگه میبینید که کودک به کلمه ی نه بسیار حساس هست شاید بخاطر اینه که اون رو به نتایج استرس زایی ربط میده.

سعی کنید برای راهنمایی و آموزش دادن به کودک از کلمه ی دیگری به جای نه استفاده کنید. اگه اون دلیلی برای شروع ناراحتی هاست، قطعا” هر کاری که ما میکنیم از حالت های چهره تا تن صدا کمک میکنه به کودک هایی که فهم محددوی از زبان دارن. در پشت همه ی این چیز ها چیزی که اهمیت داره نحوه ی برخورد و رفتار ماست .

داستان های فوق العاده ای در کتاب وجود دارن. من واقعا” باهاش ارتباط برقرار کردم و این نشون دهنده ی کاری هست که تو در سراسر دنیا  انحام دادی. تو به تمام نقاط دنیا برای انجام این کار سفر میکنی و این برای من بسیار الهام بخش و پر از امید بود .اما قبل از اینکه گفتگو رو تمام کنیم، من دوست دارم بدونم برنامه ی پیش روی تو چی هست؟

من در حال حاضر سرم خیلی شلوغه اما اگر بخوام سریع بگم یکی از چیز هایی که ما خیلی براش هیجان داریم این هست که در حال ساخت یک برنامه ی تئاتر برای افراد اوتیستیک هستیم. ما در حال انجام اون در  دانشگاه  برون و مدرسه ی ارکستر philharmonic  هستیم. ما به داشتن برنامه های آموزشی والدین ادامه میدیم و همچنین احتمالا” یک کتاب دیگه که ادامه ی uniquely human  هست تدوین میکنم که قرار هست روی چیز هایی که توی زندگی افراد اوتیسمی تاثیر داره که افراد اوتیستیک تجربه ی مثبتی از زندگی رو تجربه کنن تمرکز کنه.

به نظر میاد که سرت حسابی شلوغ هست و من خیلی ممنونم نه فقط به خاطر اینکه وقتت رو گرفتم برای این گفتگو بلکه بخاطر همه کار هایی که در دنیا انجام دادی و انجام خواهی داد. افرادی مثل تو برای همه خیلی اهمیت دارن و اینکه بدونیم افرادی مثل تو در حال مبارزه هستید و تاثیری به این میزان دارید بسیار عالیه. خیلی ممنون برای ملحق شدن به ما.

بله ممنون و بذار بگم که افرادی مثل تو هم برای همه ی ما خیلی اهمیت دارید. برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و همچنین دید شخصیت و تمام کارهایی که انجام میدی ممنون.

0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

اشتراک در پادکست کانال کودک

پس از انتشار هر اپیزود برایتان ایمیل میفرستیم

قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)